پرها
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
کتاب حاضر یکی از داستانهای نویسنده معروف جهانی است که اغلب درباره زنان و مردانی است که گویی از درون ویران شدهاند و این ویرانی در تنهایی و عدم امکان ارتباط آنان با دیگران نمود پیدا میکند. گاهی خوشبختی را بیرون از زندگی خود و در زندگی دیگران میبینند، اما نویسنده نشان میدهد این تصور آنان نیز چندان متکی به واقعیت نیست و فقط به دلیل آن است که دستی از دور بر آتش دارند. شخصیتهای او در صحنهپردازی حداقلگرایانه داستانهایش بهشدت برای خواننده ملموس و قابلدرک میشوند و در پایانِ داستانهایش خواننده که ابتدا حس میکند اتفاق مهمی رخ نداده، ناگهان متوجه هیبت و هولناکی آنچه رخ داده میشود. در داستان میخوانیم: «رفیق کاریام باد، «فران» و من را به شام دعوت کرد. زنش را ندیده بودم. از این نظر عین هم بودیم».