اسم من نیلی
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر مشتمل بر چند داستان کوتاه است که با زبانی ساده و روان نگاشته شدهاند «توفان خنده»، «نوید پایان یک آواز غمناک»، «مهربانی نگاهش داشت دور میشد»، «صدای پای آهسته یک درام»، «داشتم بزرگ میشدم»، «بوی عطر خانهای که نمیشناختم»، «خمیازهای کشدار و تمامنشدنی»، «پشت پلکهای بسته»، «قمار دوستی»، «پشتکاری جنونآمیز» عنوانهای برخی از داستانهای این کتاب هستند. در داستان «سایه خاموشی» میخوانیم: «مچاله روی پلههای سالن انتظار فرودگاه زانوهایم را بغل کرده بودم و منتظر نشسته بودم که بیایند و مرا ببرند».