سبد سفارش شما خالی است!

((یاد ایام)) روایت خاطرات دختری است به نام((سمیرا)) .او با پدر و مادر و برادرش((ساویز)) زندگی می‌کند .برادر بزرگتر او((مجید)) ازدواج کرده زندگی مستقلی دارد .((سمیرا)) دانشجوست و((ساویز)) دانش‌آموز دوره متوسطه است .((احمد)) پدر آن‌ها مردی است موومن و پای‌بند به اصول و اعتقادات مذهبی، او پس از بازنشستگی تصمیم گرفته همراه همسرش به سیر و سیاحت بپردازد .یک شب((احمد)) به((سمیرا)) و((ساویز)) می‌گوید که قرار است با مادرشان به((قم)) برود .او از آنان می‌خواهد، خودشان به کارهای خانه رسیدگی کرده مراقب خود باشند .در عین حال، احمد پیش از اقدام به سفر وصیت نامه‌ای در اختیار((مجید)) قرار می‌دهد .چند روزی سپری می‌شود .تا این که ....