افسانه‌های ایران‌زمین

افسانه‌های ایران‌زمین

"چهل پسر پادشاه"، روایت پادشاهی است که صاحب چهل پسر است و همه‌ی آن‌ها از یک مادر هستند. زمانی که پسرها بزرگ می‌شوند، به پدرشان می‌گویند ما زن می‌خواهیم و زن‌های ما باید همه از یک مادر باشند. پادشاه نیز می‌گوید در این‌جا چنین چیزی پیدا نمی‌شود. پسرها در جست‌وجوی همسر دل‌خواه خویش راهی سفر می‌شوند و پادشاه به هنگام حرکت پسرها از وجود سه جایگاه دیوان یاد می‌کند. پس از طی مسافتی پسر کوچک‌تر که "ملک‌محمد" نام دارد در سه جایگاه مختلف با دیوهایی روبه‌رو می‌شود و هریک از آن‌ها را از پا درمی‌آورد. او با مبارزه با دیو آخر، او را در چاه می‌اندازد و سنگی بر سر چاه می‌گذارد. پس از چندی سنگ را از سر چاه برداشته و به داخل چاه می‌رود و مشاهده می‌کند که دختری زیبا در ته چاه نشسته و دیو سرش را بر روی دامان او گذاشته و خوابیده است. در این حال، ملک‌محمد به چشمان دیو تیری زده و او را از پای درمی‌آورد. دختر با مشاهده‌ی دیو مرده خطاب به ملک‌محمد می‌گوید: تو جان من و سی و نه خواهرم را خریدی. بدان که ما چهل خواهریم و همه از یک مادریم و پدرمان شاه ماچین است. سرانجام نیز ملک‌محمد به رغم توطئه‌های برادران با این دختر ازدوج می‌کند. مجموعه‌ی حاضر حاوی تعدادی افسانه‌ی ایرانی است که ذیل این عناوین تقسیم شده‌اند: افسانه‌های شاه‌دختان؛ افسانه‌های تباه‌کاران؛ افسانه‌های دارایان و ناداران؛ افسانه‌های نادان‌ها؛ افسانه‌های نیرنگ‌بازان؛ و افسانه‌های دل‌دادگان.

قیمت چاپ: 2,800 تومان
نویسنده:

اینگه هوپفنر

ناشر:

نشر ثالث

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

398.20955

سال چاپ:

1386

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

188

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789643801946

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

ترجمه