ابرها و عقربها (مجموعه داستان)
کتاب متضمن پانزده داستان کوتاه، طرح، داستان بلند و طنز است که عنوان کتاب برگرفته از دوازدهمین داستان است .در داستان ((کتابفروش)) نویسنده در قالب طنز به ماجرای مردی میپردازد که برای خرید کتاب به بساط کتاب فروشی کنار خیابان مراجعه میکند .کتابفروش درصدد است تا انواع کتابهای نایاب به او بفروشد، اما با آمدن ماموران شهرداری موفق میشود فرهنگ لغت دست دوم به او بفروشد .روز بعد او بساط کتابفروشی را در مغازهای در انتهای پاساژ مییابد که سرو سامانی گرفته است، اما پس از مدتی در مییابد کتاب فروش پیشه رمالی را برگزیده و قفسهها را از کتاب خالی کرده است. زیرا به گفته کتابفروش، درآمد رمالی بیشتر از کتاب فروشی است .عناوین برخی از داستانها عبارت اند از: ((نقاش و آهو))، ((من و سکوت))، ((بیبیناز))، ((بارکش))، ((در انزوای پیری و بیهیچ تکیهگاهی))، ((ساکن کوی دانشگاه)).