جرم عاشقی
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. نویسنده با پرداخت مناسبِ شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین بابیان دقیق جزئیات صحنهها، خواننده را از ابتدا تا انتهای کتاب با خود همراه میسازد. در داستان میخوانیم: «فکر میکردم التهاب نگاهت، موجهای بیقرار دریاست. آخر مردی چون تو عاشق دختر افسار گریخته مثل من؟! اما انگار واقعیت داشت. احساس نگاهت را میفهمیدم و درک میکردم امّا نمیخواستم باور کنم. حضور تو آرومم میکرد».