دخترم وقتی که من بچه بودم...
داستانهای اجتماعی
"مامان وقتی که بچه بودی" داستان مادری است که توان درک تفریحهای به تعبیر وی عجیب و غریب فرزندانش را ندارد. او نگران درسهای دخترانش است و سعی میکند توجه آنها را به فعالیتهایی چون کیک و شیرینی پختن، نامه نوشتن، شطرنج و... جلب کند، اما بچهها همچنان سرگرم دیدن فیلم تلویزیونی هستند و بالاخره او نیز تسلیم شده و همراه دخترانش به تماشای تلویزیون میپردازد. این کتاب از 9 داستان کوتاه طنز برای گروه سنی نوجوان تشکیل شده و برخی از آنها عبارت است از: مامان وقتی که بچه بودی؛ مامان کسی وارد اتاق من نشود؛ مامان، پولیور من را پوشیدی؛ مامان، من دیگر بزرگ شدم؛ و مامان چه کسی به حرف من گوش میدهد؟