پاییزان زندگیام
داستانهای فارسی - قرن 14
«یاسمن» دختر زیبایی است که با ندانمکاری زندگی خود را فنا میکند و به بیماری ایدز مبتلا میشود. در حادثهای با فردی به نام «مهران» آشنا میشود، در حالیکه دچار فراموشی شده است. مهران پا به پای او برای بهبودیاش میکوشد. در مرگ پدر و مادر یاسمن با وی همدردی میکند و عاشقانه او را دوست دارد. امّا شبی در حالیکه یاسمن دفتر خاطرات خود را کامل کرده است بدون خداحافظی مهران را ترک میکند. جستوجوی مهران برای یافتن او نتیجه نمیدهد تا اینکه در روزنامه عکس یاسمن را که خودکشی کرده است به همراه وصیت نامهاش میبیند و از مرگ او اطمینان مییابد. مهران دفتر خاطرات یاسمن را تحت عنوان «پائیزان زندگیام» به چاپ میرساند و برای دیدار مجدد با یاسمن به قبرستان میرود.