کوله بار عاشقی: مجموعه خاطرات پسران شهدای استان کردستان
شهیدان - ایران - کردستان - بازماندگان - خاطرات / ضد انقلاب و ضد انقلابیون - ایران - کردستان / جنگ ایران و عراق، 1359 - 1367 - شهیدان
مادرم هر روز صبح زود از منزل خارج میشد و در مسجد جامع به همراه زنان دیگر شهر بانه به کار بسته بندی مواد غذایی، دارو و... برای ارسال به جبهههای جنگ میپرداخت. شبها هم با وجود اینکه چشمانش از بینایی کافی برخوردار نبود، خیاطی میکرد و یا برای رزمندگان جوراب، دستکش و شال گردن میبافت و میگفت این تنها راهی است که من میتوانم دینم را به کشورم ادا کنم. سرانجام پس از عمری زندگی با عزت، بر اثر تیر و ترکش هواپیماهای رژیم بعث عراق، در روز پانزدهم خرداد 1363 به سعادت عظیم شهادت در راه خدا دست یافت و پیکر پاکش در شهدای بانه در دل خاک آرام گرفت.