خاطره
شخصیت اصلی داستان دختری است به نام "خاطره "که سخت به پسر عمویش "مهرداد "علاقهمند است ;اما پس از چندی، بر اثر سوء تفاهم، خاطره گمان میکند که "مهرداد "قصد ازدواج با دختر دیگری را دارد ;از این رو تعادل روحی خود را از دست میدهد و بیمار میشود و در بیمارستان بستری میگردد . او در این مدت با پزشک جوانی به نام سعید آشنا میشود و سرانجام با او ازدواج میکند" .خاطره "و "سعید"، صاحب فرزندی به نام "فرهاد "میشوند ;تا این که سعید به هنگام شنا، در دریا غرق میشود و ....