منسفیلد (ماجراهای خانواده برترام)
داستانهای انگلیسی - قرن 19م.
«سر تامس برترام» برای کمک به زنبرادرش، که دچار تنگدستی شده، دختر برادرش، «فانی پرایس»، را نزد خود میآورد و در کنار فرزندان خود «تام»، «ادموند»، «ماری» و «جولی» بزرگ میکند. غم و رنج فانی به علت جدا شدن از خانواده خیلی زود، بر اثر محبتی که دومین پسرعمویش ادموند به او ابراز میکند، کاهش مییابد. سالها سپری میشود و وضعیت مالی سر برترام دیگر چون گذشته شکوفا نیست و او مجبور میشود که برای کار، مدتی طولانی به هند سفر کند. در غیاب او، ماری با آقای «راشوورث» نامزد میشود که جوانی ثروتمند اما بیارزش است و در حوالی «منسفیلد»، محل زندگی خانواده برترام، ملکی دارد. خواهرزن و برادرزن کشیش محل، «مری» و «هِنری کرافورد»، نزد او میآیند و ادموند شیفته مری میشود... .