میچکا
"میچکا" دختری یونانی از خانوادهای سرشناس، ثروتمند و با فرهنگ است که در زندگی دوبار در معرض بدنامی قرار میگیرد. او برای فرار از بدنامی از خانوادهاش میگریزد. "آرتا"، مردی ایرانی و پاک که ازدواج ناموفقی داشته، با میچکا آشنا میشود و او را به سوی روشنی میبرد. با ورود شخصیتهایی چون نینای کولی، مونا سعید خوانندهی مصری. و پلیس حوادثی رخ میدهد که جامعهی غربی و تفکرات مردم دربارهی زندگی، خدا و قوانین دادگاهی را نشان میدهد. آرتا به دختری به نام "فلورا" دل میبندد ولی فلورا بدون برجایگذاشتن ردپایی او را ترک میکند. آرتا به دنبال او و به دنبال عشق واقعی و راستین خویش درگیر گروههای مافیا میشود و سرانجام فلورا را یافته و زندگی مشترکی را با وی آغاز میکند. حاصل ازدواج آنها پسری به نام "امید" است. از طرفی میچکا نیز به کمک آرتا و دوستانش، پدر، مادر و برادرش را یافته و به همراه همسر خویش به آغوش خانواده بازمیگردد.