بندانگشتی و ده قصه دیگر
افسانههای پریان / افسانههای عامه - ادبیات کودکان و نوجوانان / افسانههای عامه / افسانهها و قصههای آلمانی / افسانههای پریان - ادبیات کودکان و نوجوانان / افسانهها و قصههای آلمانی - ادبیات نوجوانان
جلد دوم از مجموعة «قصههای شب» حاوی 11 داستان کوتاه تحت برخی از این عناوین است: بندانگشتی، خواهش بیجا، بچههای تمیز، خانم تروده، هدیة ملکة زنبورها، و پرندة گمشده. در داستان بندانگشتی میخوانیم: دهقانی پس از سالها صاحب فرزندی شد که به اندازة انگشت شصت بود، اما خیلی باهوش بود و توانست کمکهای فراوانی به پدر و مادرش بکند. او طی ماجرایی درون سوراخ موش رفت و پس از آن به شکم یک گاو و سپس یک گرگ رفت. «بندانگشتی» توانست با زیرکی گرگ را به انبار خانهشان ببرد و بعد از این که گرگ کامل غذا خورد فریاد کرد و پدر و مادرش را از وجود آن حیوان باخبر ساخت. سپس آنها آمدند و گرگ را از بین بردند و فرزندشان را از شکم او بیرون آوردند.