دلاور زاگرس

دلاور زاگرس

داستان‌های فارسی - قرن 14

«سنبران» به همراه زن و دو فرزندش در کوهستان زندگی می‌کند. او به خاطر این که رئیس قبلی دهکدة «طیان» دو برادرش را به سپاه شاه فرستاده و برادرانش در جنگ کشته شده‌اند، دل خوشی از دهکده و مردمانش ندارد. روزی رئیس جدید دهکده پیغامی به سنبران می‌فرستد و از او می‌خواهد که به حضور او برود. سنبران به رغم میل باطنی‌اش این دعوت را می‌پذیرد. رئیس جدید دهکده از سنبران و مردان دیگر، با آغوش باز پذیرایی و به آنها گوشزد می‌کند که سپاهیان یکی از شاهزادگان هخامنشی که در ایالت شرقی ماد، خراج‌گزار پادشاهی ماد در هگمتانه است به سمت هگمتانه در حرکت هستند و قرار است از سرزمین‌های آنها عبور کنند. از این رو، هیچ‌کس نباید کوچک‌ترین مزاحمتی برای آنها ایجاد کند، در غیر این صورت، کشته خواهد شد. سنبران دهکده را ترک می‌کند و به نزد زن و فرزندانش در کوهستان برمی‌گردد، او همچنان نگران این موضوع است. تا این که، روزی در کوهستان، یک نظامی را می‌بیند که به داخل دره سقوط کرده و اسبش نیز مرده است. سنبران مرد نظامی را که «بهمن» نام دارد، نجات داده و به منزلش می‌برد. زن و فرزند سنبران با مهربانی با او رفتار می‌کنند و پس از چندی درمی‌یابند که بهمن سرکردة سپاهیانی است که در دشت نزدیک کوهستان اردو زده‌اند. بعد از این ماجرا، رابطة دوستانه‌ای بین بهمن و سنبران و نیز خانواده‌اش برقرار می‌شود و اتفاقاتی رخ می‌دهد که در ادامة داستان بازگو می‌شود.

قیمت چاپ: 35,000 تومان
نویسنده:

علی لشنی

ویراستار:

محمود گرجی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1400

نوبت چاپ:

2

تعداد صفحات:

192

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789642707683

محل نشر:

خرم آباد-لرستان - لرستان

نوع کتاب:

تالیف