سفر به خورشید
داستانهای فارسی - قرن 14
این کتاب داستان سفری است از خود به سوی خدا و از خدا به سوی مردم. در این میان «سیاوش» درگیر سؤالاتی است که پاسخی برای آنها ندارد. «چرا زندگی میکند؟»؛ «چرا باید بمیرد؟»؛ «در این دنیا چه جایگاهی دارد؟» و ... سیاوش تصادف میکند و به کما میرود و در عالم رؤیا با مردی به نام «حاج محسن» همراه میشود و به مکه میرود تا به خودشناسی و خداشناسی برسد و ...