وسوسههای اردیبهشت
دوازده داستان کوتاه محتوای این مجموعه است که یکی از آنها "وسوسههای اردیبهشت" نام دارد. در این داستان، راوی شاعر و نویسندهای است که در صحنه نخست، قتل همسرش را آشکار میکند؛ سپس خط سیری از زندگی با او را ترسیم مینماید و این که سنخیتی میان او و همسرش وجود نداشته است. بخشی از توصیفات این داستان مربوط به اردیبهشت ماه و فضای وسوسهانگیز و دگرگون شده طبیعت است که در کنار "گل بوتههای بی رنگ"، "هیاهوی بی صدای گنجشکها" و "گذران عمر" رنگ باخته است و راوی را به عملی غیر عادی واداشته است.