دفترچه خاطرات یک بیعرضه: حرف حرف رودریکه
داستانهای فکاهی مصور
مادر، برای پسر خود که به مدرسة راهنمایی میرود، یک کتابچة یادداشتهای روزانه میخرد. پسر در این کتابچه، احساسات خود را نمینویسد، فقط خاطرات خود را مینویسد که وقتی بعدا پولدار و مشهور شد، مجبور نباشد به سوالهای احمقانة خبرنگارها جواب بدهد، زیرا خبرنگارها میتوانند از روی این کتابچة خاطرات، جواب سوالات خود را پیدا کنند. در مدرسة راهنمایی، بچههای لاغرمردنی که هنوز استخوان نترکاندهاند، با گوریلهایی همکلاس میشوند که باید لااقل روزی دوبار ریششان را بزنند و در مدرسة آنها ضعیفکشی زیاد است. او در مدرسة راهنمایی، بین دو کودن به نامهای کریس هاسی و لیونل جیمز گیر افتاده است. پسر، خاطرات روزانة خود را در این کتاب برای گروه سنی «ج» نگاشته است.