غلام مرغی
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، دربردارندة چهار داستان کوتاه فارسی، با موضوعات مختلف اجتماعی است. عنوان داستانها عبارتند از: «غلام مرغی»؛ «حسن اشکو»؛ «تلویزیون» و «دبیر ادبیات». داستان «غلام مرغی» ماجرای مردی به نام «غلام» است. غلام دارای قدی کوتاه و چشمانی کوچک و سبز است. او مدتی است که صاحب چند فرزند شده و متوجه میشود که خانهای که خریده، کلاهبرداری بوده است. خانه توسط مأمور دولت مصادره شده و او به همراه خانواده به روستای ناشناسی میرود. در آنجا، مردم خیر، زمین بیصاحبی را به وی میدهند تا کشاورزی کند. بعد از بهتر شدن اوضاع، غلام به پرورش مرغ مشغول میشود و با پیشرفت کاری «غلامی مرغی» لقب میگیرد. او عاشق مرغداری است. در مرغداری مردی مسئولیت تمامی کار را بر عهده گرفته است. خانوادة او، از وی غافل شده و او بعد از سالها، زندگی خود را همچون زندگی مرغانی میداند که بعد از مدّتی خوردن و خوابیدن به کشتارگاه برده میشوند.