سبد سفارش شما خالی است!

کتاب حاضر، از مجموعه کتاب‌های «داستان‌های خواندنی در شب‌های ماندنی» با موضوع داستان‌های عامّه و آموزنده برای گروه سنی (ج) تهیه شده است. «حکایت پیرزن با خدا و گردنبند طلا»؛ «حکایت سلطان و چوپان»؛ «حکایت دو دوست»؛ «حکایت عاشق و شاهزاده»؛ «حکایت طبیب فارسی و راز تندرستی»؛ «حکایت دو درویش کم‌خور و پرخور»؛ «حکایت پیرمرد و مرد حاجی» و... عنوان‌های از این مجموعه هستند. در خلاصة داستان «حکایت طبیب فارسی و راز تندرستی» آمده است: یکی از والیان فارس ، طبیبی حاذق و خردمند را نزد رسول گرامی اسلام(ص) می‌فرستد تا هر گاه مردم عرب بیمار گشتند او آن‌ها را معالجه کند. یک سال گذشت، امّا هیچ کس از آن دیار نزد طبیب نیامد و مریض نگشت. طبیب به نزد رسول مکرّم اسلام(ص) آمد و شکایت کرد که چرا برای معالجه کسی نزد وی نمی‌رود. پیامبر(ص) به طبیب می‌فرماید: مردم این سرزمین روشی برای خوردن غذا دارند و آن این است که تا گرسنگی بر آن‌ها غلبه نکند، غذایی نمی‌خورند و هنگامی که غذا می‌خورند، تا کاملاً سیر نشده‌اند از غذا خوردن دست می‌کشند. حکیم بعد از شنیدن راه و روش تندرستی مردم عرب، به دیار خود بازمی‌گردد.