گیس دراز و ریش دراز
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
"گیس دراز" و "ریش دراز" دو دوست کارتنخواب هستند که به طور ناخوانده در جلسۀ نقد و بررسی کتاب "آرزوهای دراز" شرکت کردهاند. در این جلسه که در کافینتخانۀ شهر برگزار میشود، تنی چند از مدعیان نقد ادبیات داستانی حضور دارند. گیس دراز و ریش دراز که پی بردهاند در این جلسه افراد کارشناس حضور ندارند، هریک با گفتن جملهای، هیجان دیگران را برمیانگیزند. بدینترتیب که گیس دراز میگوید: این کتاب با این نام و آرزوی درازش غیر از کسب جایزۀ اول به چیزی قانع نمیشود و نباید هم بشود. ریش دراز نیز در ادامه و با بالا گرفتن کتاب میگوید: درست است که نام کتاب، آرزوهای دراز است اما تنها میتوانم بگویم: امسال نقد از من جایزه از تو. در این حال حاضران همگی شروع به تشویق آن دو کرده و فردای آن روز نیز عکس گیس دراز و ریش دراز را در صفحۀ اول روزنامه به عنوان منتقد برتر به چاپ میرسانند. مجموعۀ حاضر حاوی تعدادی داستان کوتاه است که عناوین یکی از آنها "گیس دراز و ریش دراز" است . عناونی برخی دیگر از این داستانها عبارت است از: کدخدا؛ کشیک؛ هاونهای سنگی؛ مترسک؛ مصادره؛ آجر بهمنی؛ گل شقایق؛ و خندۀ سایه.