داداش خیلی خالیبندم
داستانهای کودکان (آمریکایی) - قرن 20م.
«جورجیا کاچادروین»، دلش میخواهد در مدرسه راهنمایی «هیلز ویلج»، تمام اشتباهات و خطاهای برادرش «ریف» را جبران نماید. او تصمیم گرفته است خیلی زود یکی از محبوبترین دخترهای مدرسه شود؛ اما خرابکاریهای ریف آنقدر زیاد است که هیچکس حاضر نیست حتی یکبار به جورجیا فرصت بدهد. حالا ریف یواشکی گروه موسیقی «جورجیا» را برای مراسم مدرسه ثبتنام کرده و جورجیا خیلی نگران این موضوع است؛ چون او میترسد جلوی پرنسهایی که همه بچهها از آنها حساب میبرند، آبروریزی شود و ...