دویدم و دویدم تا به خدا رسیدم
دفتر مصور و رنگی حاضر، شعری است درباره نماز که برای گروه سنی "الف "و "ب" سروده و چاپ شده است .مضمون آن از این قرار است که با غروب آفتاب، صدای اذان بلند میشود و راوی داستان که نوجوانی مومن است، وضو میگیرد و همراه پدر و پدربزرگش برای قرائت نماز جماعت به مسجد میرود .در ضمن از اهمیت نماز نیز صحبت میکند .اینک آغاز شعر" :دویدم و دویدم، به پشت بام رسیدم/ از او بالا بالاها خورشید خانمو دیدم/ خورشید خانم خسته، رو نوک کوه نشسته/ انگار سرش رو با یک چارقد تیره بسته/ رو چارقدش یه ماهه، یه عالمه ستاره/ خورشید تو وقت غروب، راستی که دیدن داره ."...