در زمان ما
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
نیک، زمانی که هنوز کودکی بیش نبود، در یکی از دریاچههای سوپریور در آمریکا زندگی میکرد. نیک، پدرش و عموجورج با قایق به سمت اردوگاه سرخپوستان در حرکت بودند. آنها میخواستند به کمک زنی سرخپوست بروند و او را سزارین کنند. داخل کلبه، زن سرخپوست با فریادی زجرآور، به همراه دکتر حضور داشت. عمو جورج و سه مرد سرخپوست زن را محکم گرفته بودند و دکتر عمل جراحی را انجام میداد و پورنیک کمک میکرد و نیک شاهد بود. هنگامی که بچه بعد از یک عمل طولانی به دنیا آمدن اطرافیان سراغ پدر بچه را گرفتند. پدر تحمل نداشت و زیر پتو گردن خود را گوش تا گوش بریده و خودکشی کرده بود. بعد از این عمل دوباره با قایق، روی دریاچه حرکت کردند.