همراز
داستانهای فارسی - قرن 14
نویسنده در این داستان به خلق رنج و مشقت، ستایش کار و زندگی، حماسه و شجاعت و مردانگی روستاییان شرق ایران میپردازد و «مش صفر» و خانواده او در نقش یک روستایی فهیم و تأثیرگذار ترسیم میشود که زندگی خود را با صداقت و یاری گرفتن از آموزههای برگرفته از دین و باورهای نیاکان و اهتمام ورزیدن به انجام آداب و رسوم پایهگذاری کردهاند. مش صفر چون به سن پیری رسیده، سکان زندگی را به دست پسر بزرگش «رحمان » سپرده است. وی ملکی را به رحمان میدهد که حالا صاحب ملک قصد بازپس گرفتن آن را دارد ولی با درایت رحمان قضیه تا زنده بودن مش صفر مسکوت میماند و...