انجیل سفید
داستانهای کوتاه آمریکایی - قرن 20م.
کتاب حاضر، مشتمل بر مجموعه داستانهای کوتاه آمریکایی قرن بیستم با موضوع انسان امروز و دغدغههای بیشمار او است. برخی از عناوین داستانها عبارتند از: «یک گلوله در مغز»؛ «شب مورد بحث»؛ «بیدار»؛ «همسایه»؛ «انجیل سفید»؛ «شکارچی در برف». در خلاصة داستان «انجیل سفید» آمده است: «مورین کیسی»، معلّم مدرسة «سنت ایگناتیوس» است. او همسر و دخترش «کتی» را به دلایلی از دست داده است و خود در مرحلة میانسالی است. روزی در سرمای سوزناک، او از باشگاه بیرون آمده و به طرف پارکینگ میرود. مردی او را تهدید کرده و مسیری را تعیین میکند. او پدر دانشآموز متقلّب و تنبلی به نام «حسن» است و از «مورین» میخواهد که گزارش تقلب «حسن» را به رئیس ندهد. پدر «حسن» پزشکی بوده که به دلایلی از طبابت محروم شده و اینک آرزوی پدر و پسر پزشک شدن «حسن» است. وقتی «مورین» بهانه میآورد، پدر «حسن» او را به انجیل سفیدی قسم میدهد و «مورین» را سر دوراهی قرار میدهد.