گارووا
داستانهای فارسی - قرن 14
در گذشتههای نه چندان دور، مردم آبادی بیشتر دهقان و برزگر بودند. آن از اواخر پاییز تا اواخر زمستان بعد از ظهر ها که بیکار میشدند، گوشهای از آبادی مینشستند و آفتاب میگرفتند. پیرزنها، پیرمردها، زنان و مردان، جوانان، دختران، پسران و کودکان برای وقتکشی پای دیوارها، آغلها و یا دامنههای تپههایی محدوده آبادی جمع میشدند و رو به آفتاب در یک ردیف یا دورهم مینشستند و خود را با قصهای، افسانهای یا کاری سرگرم میکردند. بعضی بانوان دوک میرسیدند و برخی پته با نوک انگشت از هم باز میکردند. مردها هم هر کدام مشغول کاری بودند. کلاش یا قلماسک میبافند. کودکان بالای تپه سرسره بازی میکردند و پسران جوان بازی دار پلان و دخترها همبازی قارچون میکردند.