چشمان تو

چشمان تو

«نگین»، دانشجوی رشته پرستاری بود و مهارت خاصی در نواختن گیتار داشت. او بعد از به دست آوردن مقام اول استانی در رشتة گیتار، تمام سعی خود را برای مسابقات کشوری به کار بست. «مرتضی»، پسرعموی نگین، از کانادا آمده بود. قرار بود بعد از مسابقات کشوری آن دو با هم ازدواج کنند و به کانادا بروند. اما وقوع سانحه‌ای باعث از دست دادن چشم‌های نگین شد و مرتضی برای همیشه او را تنها گذاشت. راننده‌ای که با نگین تصادف کرده بود، برای «پیمان داودی» کار می‌کرد که او نیز از گیلان برای مسابقات کشوری گیتار به تهران آمده بود. بعد از تصادف، پیمان و «ستاره»، دوست نگین، تمام سعی خود را به کار بستند تا روحیة از دست‌رفتة او را برای بازگشت به زندگی و پذیرفتن شرایط جدید آماده کنند. این روابط باعث رخ دادن اتفاقات جدیدی در زندگی نگین شد.

قیمت چاپ: 1,200 تومان
ویراستار:

معصومه سعادتی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1387

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

80

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789645765659

محل نشر:

قزوین - قزوین

نوع کتاب:

تالیف