مثلها و قصههایشان، قصههای بهار
مثلها / داستانهای تمثیلی / افسانهها و قصههای ایرانی
ضربالمثل "درخت گردکان با این بزرگی، درخت خربزه اللهاکبر" روایتی است از الاغی که از روی نادانی به مقایسهای نابجا دست میزند. او تصور میکند وقتی بوتهای نازک میتواند محصولی به بزرگی خربزه بارآورد، پس درخت گردو با آن همه عظمت چرا محصولی کوچک بار میآورد. درخت گردو نیز که قصد دارد تا الاغ را متوجه اشتباه خود سازد، روزی به خود تکانی داده و یکی از گردوهایش به سر الاغ اصابت میکند. در این حال خطاب به الاغ میگوید که اگر قرار بود محصول من به بزرگی خربزه بود و میافتاد، آنگاه کسی که زیر سایهی من خوابیده بود حتما میمرد. الاغ نیز از آن پس از قیاسهای نابجا دست برمیدارد. مجموعهی حاضر حاوی داستانهایی است که در آنها چگونگی ایجاد امثال مختلف بازگو شده است. کتاب حاضر از مجموعهی "هر شب یک قصه" انتخاب شده و مختص قصههای بهار است که به همراه زمان لازم برای قصهگویی و درج سئوالاتی در پایان هر قصه به چاپ رسیده است.