من فکر میکنم من. (مجموعه داستانهای کوتاهی متشکل از... و کلمات)
کتاب متشکل از 29داستان کوتاه است .نویسنده در آغاز، نوشتهای دارد برای مرحوم((سیروس طاهباز)) .در بخشی از داستان((من فکر میکنم من)) آمده است : ((اتوبوس تو جاده میرود .همه ماشینها از اتوبوس سبقت میگیرند .جاده اتوبان است .از یک شهر تا شهر دیگر .اتوبوس از یک شهر راه افتاده است، به شهر دیگر نرسیده است .اتوبان میان بیابان است...صدای یکنواخت اتوبوس فضا را پر کرده است .جاده تا دور دست جاده است .هنوز جاده است .من تا دور دستها هستم .کسی کنار پنجره خوابیده است فکر کرده است :کاشکی دیرتر برسه یه کم بخوابیم .پسر فکر کرده است :نکنه نرسیم؟ !دختر اول فکر کرده است :یعنی شهاب و نمیبینم؟ ! دختر دوم میگوید :هیس !من میترسم نرسیم ((....!