... بود ... هست ... خواهد ماند
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، دربردارندة رمانی فارسی و ماجرای زندگی مردی به نام «امیرعلی» است. امیرعلی پسری باهوش و نابغه در شیراز است که در یک خانوادة ثروتمند زندگی میکند. او بعد از اتمام سربازی، برای تحصیل در رشتة پزشکی عازم فرانسه میشود. در مدت بیست سال اقامت در پاریس، متخصص مغز و اعصاب شده و به شهرت میرسد. او تمامی سنتها و اعتقادات مسلمان بودن و ایرانی بودن را رعایت میکند. تا اینکه در شبی او مغلوب هوا و هوس شده و به اعمالی خارج از عرف ایرانی دست میزند و با زنی به نام تراریا رابطه پیدا میکند، سپس تصادف کرده و از دو پا فلج میشود. تیاریا باردار شده و فرزندی به نام «هانری» به دنیا میآورد. امیرعلی بیخبر از موضوع به ایران بازمیگردد و با دختر نقاشی به نام «سوگل» ازدواج میکند، اما هنوز سایة شوم آن هفته بر زندگیاش سایه افکنده و باعث به وجود آمدن ماجراهایی میشود.