شعله و باد: رمان
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر داستانی است متفاوت و درواقع مجالی است به مهارتهایی که به لحاظ موضوعی محال فرض شدهاند و در حقیقت، همان دغدغههای بجا و باغی مادرزاد بشریت هستند که با یک تباین ادراکی برای پاسخ دادن به سؤالهای فلسفی و هموار کردن بهت و حیرت انسان با گستره حاشیهای از ادبیات آمدهاند. در داستان میخوانیم: «همزاد درحالیکه پلاک خانهها را یکییکی بهدقت وارسی میکرد دست دختر جوان را در دستش گرفت و با فشردنش به او فهماند نگرانیاش بیمورد است».