الینا
"الینا تریبوند" دختری معمولی نیست، او آرزو دارد شوالیه شود. بنابراین خود را به شکل پسرها درمیآورد و به قصر شاه روئال کنتی وارد میشود تا آموزش شوالیهگری ببیند. او خیلی زود درمییابد که شوالیه شدن آسان نیست، اما کاردانی و سرسختیاش او را به شاهزاده جاناتان و دوستانش نزدیک میکند. در همین اوان الینا با عموی شاهزاده، دوک راجر کنتی افسونگر، رودررو قرار میگیرد. در این کتاب اولین ماجرای الینا آغاز میشود؛ ماجرایی که نه تنها رویاهای او را به بار مینشاند بلکه از او اسطورهای میسازد.