لنگه کفش تنها
داستانهای تخیلی
کتاب حاضر مشتمل بر داستانی تخیلی برای گروه سنی (ب) و (ج) است. در خلاصة داستان آمده است: یک جفت کفش بسیار زیبا، در فروشگاهی مجلل، هر روز شاهد افرادی بیشمار، با خلق و خوی ظاهری متفاوت هستند. روزی دختری ثروتمند کفش را خریده و بعد از مدتی به منطقة فقیرنشین رفته و کفش را به دخترک فرفره فروش و واکسزن میدهد. دخترک به همراه عموی بیمارش زندگی میکند. کفش مریض شاهد دردها و رنجهای دخترک است تا اینکه هنگام فرفره فروختن دخترک، بچههای شیطانی کفش او را دزدیده و بدین ترتیب کفش به دست افراد مختلف با سرگذشت متفاوت میرسد و ماجراهای تازهای را رقم میزند.