تلخ و شیرین
داستانهای اجتماعی
کتاب حاضر، داستانی اجتماعی است که با زبانی ساده و روان برای گروههای سنی (ب) و (ج) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «سحری که خوردیم و نماز خواندیم زن عمو و «سارا» رفتند و خوابیدند، ولی من، در این چند شب که از ماه مبارک گذشته است، هیچ وقت بعد از نماز صبح نخوابیدهام. اما امروز حال دیگری دارم. چون قرار است با عمویم به «ملک آباد» بروم. وقتی زن عمو این پیغام را داد، هول و هراس تمام وجودم را پر کرد. البته کمی بعد خوش خیالیهایم نیز وجودم را لبریز از شعف کرد. احوال تلخ و شیرینی داشتم».