خندههای تربچهای
داستانهای تخیلی
کتاب مصوّر حاضر، داستانی تخیلی است که به سبک کودکانه و برای گروههای سنّی «الف» و «ب» تدوین شده است. هدف از نگارش این داستان، تقویت قوّة تخیل در کودکان و سرگرمی است. در این داستان میخوانیم: یک روز صبح تربچّه از خواب بیدار شد و احساس کرد که یک عالمه نور به صورتش تابید. تمام تنش از خاک بیرون آمده بود و با دو گیلاس گفتوگو کرد تا اینکه یک دختر بچّه او را در سبد خود گذاشت و با خود به خانه برد. دختر بچّهها با هم بازی میکردند و تربچّه تبدیل به گردنبند زیبایی برای عروسک شد و دوگیلاس گوشوارههای عروسک بودند.