داستانهای اشباح
داستانهای کوتاه انگلیسی / افسانهها و قصهها
جلد هفتم از مجموعه «زیباترین قصههای دنیا» مشتمل بر 13 داستان ترسناک و هیجانانگیز از نویسندگان مختلف جهان با عنوانهای «سگ با وفا»، «ارتش گمشده»، «تپه تسخیرشده»، «بانویی با کلاه پشمی قرمز»، «گربهای به نام برفی» و... است؛ داستانهایی از شیطنت بچهها تا اشباحی که به دنبال درست کردن اشتباهات آدمها هستند. در داستان «شبهجزیره سیاه»، «جاشوا»، پیرمردی است که از دهه 1860 در جزیره سیاه کار میکند، او شاگردی به نام «تام» دارد که همیشه همراه اوست. یک روز جاشوا درباره مرد شرور و سنگدلی به نام «جاکوب» که 100 سال پیش به این ساحل حمله کرده است برای تام صحبت میکند و میگوید که دریا جاکوب و کشتیاش «روباه سیاه» را به صخرهها کوبیده و تکهتکه کرده است. تام با شنیدن این داستان در عالم رؤیا همان صحنهها را دوباره میبیند. روز بعد تام که ذهنش درگیر ماجرای جاکوب است سکهای را در میان صخرههای جزیره پیدا میکند که سر پادشاه جرج سوم روی آن حک شده است و... .