تیلم
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستانی است که با زبانی ساده و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. نویسنده این داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها نگاشته تا خواننده را از ابتدا تا انتهای کتاب با خود همراه سازد. در داستان میخوانیم: «صدا بهروشنی از حسینیه به گوش میرسد. عکس «جلال» را روی در حسینیه میبیند؛ با چهرهای خندان و عینک آفتابی و کم ریشتر از روزی که او را دیده بود. میفهمد که اینجا باید مراسم ختم باشد. نزدیک در اصلی حسینیه میشود».