شکار شبانه
در شماره حاضر از مجموعه "راه ابریشم "دوازده داستان کوتاه از "صمد طاهری" گردآمده است" .شکار شبانه "عنوان یکی از این داستانهاست .در این داستان مردی شکارچی به همراه پسر خردسالش، در کمرکش کوه، پای در راه شکار میگذارد . او اسب و تفنگ برنو در اختیار دارد .به پسر میگوید اگر بتواند آخرین بز کوهی را شکار کند صاحب هفت جریب زمین و همان اسب و تفنگ خواهد شد .پس از چندی مرد با آهستگی و مهارت تمام به بالای کوه میرود و پسرک و اسب را که زبانش را بریده تا خرناس نکشد، بر جای میگذارد .مدتی بعد صدای تیر به گوش میرسد و در پی آن دو مرد از بالای کوه به پایین میآیند .باری !یکی تیر خورده است و باید تحویل پاسگاه داده شود ;در حالی که پسرک نگران و مضطرب است و زنان ده نیز شیون و زاری سر دادهاند .