داستان دو شهر
داستانهای انگلیسی - قرن 19م.
«لوسی» دختر جوانی است که بعد از پیدا کردن پدرش ـ که زندانی سیاسی بوده ـ با هم به انگلستان میروند و در آنجا با زندانی سیاسی دیگری به نام «چارلز دارنی» برخورد میکنند. چارلز توسط وکیل مدافع خود «سیدنی کارتن» آزاد میشود. سیدنی و چارلز هردو به لوسی علاقهمند میشوند؛ اما چارلز با او ازدواج میکند. چارلز بر اثر اتفاقاتی دوباره به زندان میافتد. کارتن به دلیل علاقه به لوسی، چارلز را آزاد کرده و خود در زندان میماند و به جای او اعدام میشود. لوسی، پدرش، چارلز و دخترشان هم شبانه از فرانسه خارج میشوند. این رمان از بسیاری جهات با دیگر رمانهای «چارلز دیکنز» متفاوت است، این که کوتاهتر است و از مبالغههای معروف دیکنز در آن خبری نیست به علاوه فضایی غمانگیز و تاریک دارد. تحول بزرگی که تمام شخصیتهای کتاب را دربرگرفته بازتاب دگرگونی زندگی شخصی دیکنز است.