دل تاریکی
داستانهای انگلیسی - قرن 20م.
کتاب حاضر، رمان برجستهای است که واقعیت فرهنگی اروپا, محکومیت روشهای استعماری، سفر به دنیای ناخودآگاه, نمایش امپریالیسم مسیحی و مانند آن را در بردارد. این اثر هم رمانس است و هم تراژدی، هم حماسه است و هم کمدی, هم رئالیستی است و هم تراژدی. راوی این رمان, دریانوردی است بهنام «مارلو» و از منظر رمانس، وی طی سفر با آزمونها و موانعی که لازمه طلب است مواجه میشود. نخست برای امضای قرارداد و معاینه پزشکی به بروکسل میرود. در اداره شرکت مجتمع اروپایی دو زن را میبیند که پشم سیاه میبافند. یکی از این دو پیرزنی است که پارچه سفید آهار داری بر سر و زگیلی بر گونه دارد و آرامش سیال و بیاعتنای نگاهش «مارلو» را پریشان میکند. پسازآن وقتی با کشتی بخاری به راه میافتد در دو قرارگاه (دو خوان نخست سفر) با دشواریهای فراوان روبهرو میشود و با رسیدن به قرارگاه مرکزی (خوان آخر سفر) و مواجهه با خطرهای فراوان عاقبت «کورتز» را برمیگرداند. نزدیک به پایان سفر درمییابد که هدف جستجویش «کورتز» بوده است.