سالهای سوخته
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستانی است درباره زنانی که مردانه در مقابل ناملایماتهای زندگی ایستادهاند، شکستهاند اما کسی صدای شکستنشان را نشنیده است. زندگی این زنان به خاطر کسی یا کسانی تمام میشود، همانهایی که با خاکسترهایشان صحنهآرایی میکنند و در به باد دادنشان از هم پیشی میگیرند. در داستان میخوانیم:«همیشه همین بود تا عصبانیت من را میدید مسخرهبازی درمیآورد. البته غریب به نود درصد هم نتیجه میگرفت».