فلسفه دین از نگاه اقبال
به نظر اقبال، دین صرفا مجموعهای از احکام و شعائر نیست، بلکه تجربهای است که کنه حقیقت و واقعیت را روشن میسازد و سبب میشود تا آن را مستقیما و بیدرنگ فهم کنیم. آنچه دیدگاه اقبال را نسبت به دین متمایز و خاص میسازد، این است که او آن را روش اشراقی رمزآلود نمیداند، بکله تجربهای میداند همانند دیگر تجربهها که جنبۀ معرفتبخشی آن از دیگر اشکال تجربه بیشتر است. طبیعت استعدادهایی برای شناخت عینیات و ذهنیات به آدمی ارزانی داشته است که او را قادر میسازند وجوه ظاهری حقیقت و واقعیت را درک و فهم کند؛ منابع این شناخت روزانه، علم و فلسفه است. نویسنده در کتاب حاضر، اندیشههای بیش از هشتاد متفکر غربی را با آرای اقبال مقایسه کرده است که نشان از مطالعه و تعمق وی در آثار اندیشمندان غربی و متفکران اسلامی از جمله اقبال دارد. به اعتقاد وی، آنچه امروزه بشریت بدان محتاج است، دینی مبتنی بر عقل میباشد که بتواند مفاهیم از دست رفتۀ ارزشها را زنده و آدمیان را به هم نزدیکتر سازد.