درخت و برگ و ریشه میمینی پیدا میشه
شعر کودکان و نوجوانان
روزی مادر از "میمینی" میخواهد که همراه او برای خرید به بازار برود و میمینی با خوشحالی میپذیرد. مادر به او سفارش میکند که در شلوغی بازار به این طرف و آن طرف نرود و از او جدا نشود، اما کمی بعد میمینی سفارشهای مادر را از یاد میبرد و در شلوغی خیابان، مقابل فروشگاه اسباببازی میایستد و گم میشود. او از آقای پلیس درخواست کمک میکند و پلیس از او نشانیهای مادرش را میپرسد. چیزی نمیگذرد که میمینی با کمک آقای پلیس مادرش را پیدا میکند. این داستان با هدف کمک به حل یکی از مشکلات رفتاری کودکان ـ گم شدن ـ در قالب شعر به چاپ رسیده است.