حکایت سرا
لطیفههای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، مشتمل بر مجموعه لطیفههای فارسی پندآموز است. در یکی از حکایتها آمده است: روزی خانم مسنی بعد از افتتاح حساب با مبلغی هنگفت در یکی از شعب بزرگترین بانک کانادا، خواستار دیدار مدیرعامل بانک شد. آن دو بعد از صحبتهای پراکنده، دربارة چگونگی به دست آوردن مبلغ هنگفت توسط خانم مسن صحبت کردند. خانم مسن که از طریق شرطبندی صاحب پول فراوان شده بود، اینبار با فردی دربارة در آوردن پیراهن مدیرعامل شرط بسته بود. خانم مسن با ترفندی فردای آن روز، باعث شد مدیرعامل در حضور فردی که با وی شرطبندی کرده بود پیراهن خود را مبنی بر نداشتن چربی اضافی شکم درآورد. خانم مسن با این کار دوباره شرطبندی را برد و صاحب پول فراوان شد.