من بودم که پنیرت را برداشتم: مسیری بی برو برگرد به سوی موفقیت شخصی و شغلی برای آن عدهای که حاضر نیستند مثل موش در هزار چم دستساخته دیگران زندگی کنند
تحول سازمانی / تحول (روانشناسی) / تسلیم (روانشناسی)
کتاب حاضر، داستان موشهایی است که در هزارچمی زندگی میکنند. در اینجا سه موش استثنایی و ماجراجو، به نامهای «مکس»، «زد» و «گنده» شخصیتهای اصلی داستاناند. در این گیرودار که شاهد جریان زندگی این موشها و تلافی زندگیهایشان هستیم، پی میبریم که هرکدام از ما این توانایی را داریم که بهجای جستوجوی کورکورانه برای یافتن پنیر، از این هزارچم بگریزیم یا حتی آن را بهدلخواه خویش خلق کنیم. این کتاب برای افراد یا سازمانهایی به نگارش درآمده که خود را اسیر شرایط موجود احساس میکنند.