ویولا
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. نویسنده با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین بابیان دقیق جزئیات صحنهها، خواننده را از ابتدا تا انتهای کتاب با خود همراه میسازد. در داستان میخوانیم: «پستیوبلندیهای بدنم مثل مصیبتی تازه روییده توی چشم میآیند. آزادیها و جستوخیزهایم یکباره مثل برفی بیموقع آب میشوند. مادر گفته بود که دیگر نمیتوانم توی کوچه همراه پسرها باز میکنم: بزرگشدهام. اتفاقی عجیبوغریب. قیدهایی تازه و بندهایی که به بدنم پیچیده میشوند تا مرا از دیروزم جدا کرده و به اکنون آن زمانم پرتاب کند».