داستانهای ناگزیر (مجموعه داستان)

داستانهای ناگزیر (مجموعه داستان)

داستان‌های کوتاه فارسی - قرن 14

داشت می‌نوشت: «هرگز نمیرد آن که زنده شد دلش به عشق» و آدم‌ها و سر و صدایشان را نمی‌شنید. نمی‌دید که اطرافش جمع شده‌اند و به دوپای بریده و رفتارش چشم دوخته‌اند. اما می‌فهمید کسی برای خریدن ورق‌هایی که روی آن‌ها شعر نوشته، دهان باز نکرده است. صدای رعد و برق نشان از باران بود. صبح به کمک زنش سوار موتور شده بود و به سرعت آمده بود تا دست‌فروش دیگری جای او را نگیرد. مردم شعرهای روی ورقه‌ها را می‌خواندند ولی کسی آن‌ها را نمی‌خرید؛ تا این که مردی سفارش نوشتن داد؛ شعرش دربارة نسیه ندادن و... بود. چند نفر دیگر هم سفارش‌های مشابه داشتند؛ مرد فکر کرد اگر قرار بود این‌ها را بنویسم چرا هر دو پایم را دادم؟ ولی بعد از مدتی فکر کرد مقداری پول بابت غذا و خورد و خوراکش به سایر دستفروش‌ها بدهکار است و آنگاه شروع به نوشتن کرد. باران شدیدتر شد، همه پراکنده شدند. او خود را در موتور سه‌چرخه خود پنهان کرد. وقتی باران تمام شد، متوجه شد باد کاغذها و شعرهایش را برده است. اما، چیزی در آن‌جا بود. گوشه و کنارش پر از سکه‌هایی بود که مردم با دیدن وضعیت پاهای او به کنارش پرت می‌کردند. یاد بیمارستان افتاد و تلخی داروها و قطع هر دو پایش در بعد از باران «یکی از داستان‌های کوتاه مجموعة حاضر است. برخی دیگر از داستان‌های کتاب عبارت‌اند از: خط پایان؛ همکاران؛ کبریت‌های خیس؛ غروب غم‌انگیز؛ یقین؛ اطلاعیه؛ و فرسودگی.

قیمت چاپ: 3,850 تومان
نویسنده:

باقر رجبعلی

ویراستار:

حسن یونسی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1388

نوبت چاپ:

2

تعداد صفحات:

322

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

گالینگور

شابک:

9786005100778

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف