سبد سفارش شما خالی است!

"شهر سگان "داستانی تخیلی با پیام و نتیجه‌گیری اخلاقی و دینی است که در باب فضایل و روابط انسانی و غیر انسانی نگاشته شده است .داستان درباره نوجوانان ساده دلی به نام "وفا "است که تحت تاثیر دوست ناباب و رفیق نیمه راهش "نادر"، و به امید واهی برای نیل به موقعیت‌های بهتر، عازم سفری طولانی می‌شود ;اما در حین سفر، "نادر "او را ترک می‌کند .با این همه، "وفا "به تنهایی به راه خود ادامه می‌دهد .او مدتی نزد پیرمرد مهربان سپری می‌کند ;سپس به شهری دیگر می‌رود و به مرد کشاورزی پناه می‌آورد .او به پیرمرد در کار مزرعه و منزل کمک می‌کند .این در حالی است که مردم شهری که پیرمرد و وفا در آن جا به سر می‌برند به خاطر صفات ناپسندشان، شب‌ها به سگ‌های ولگرد تبدیل می‌شوند و روزها مجدا به شکل انسان در می‌آیند" .وفا "که علت این امر را دریافته، به کمک مرد کشاورز به ارشاد مردم بر می‌آید و آنها را به دوستی و مهربانی فرا می‌خواند و عاقبت نیز مردم آن شهر با رهنمودهای پیرمرد و وفا صفات ناپسند خود را کنار می‌گذارند و بدین ترتیب نام شهر خود را نیز تغییر می‌دهند .