حضرت یونس (ع)
قرآن - قصهها / یونس، پیامبر - داستان
همهی مردم بتپرست شده بودند و به جای خدای یکتا، بتهایی از سنگ و چوب را میپرستیدند. جهل و نادانی همهجا را فرا گرفته بود. در چنین زمانی خداوند بزرگ یونس (ع)، از نوادههای حضرت هود (ع) را به پیامبری برگزید. یونس (ع) آنها را به پرستش خدای یگانه دعوت کرد و چهل سال به هدایت آنها پرداخت. اما هیچیک از آنها ایمان نیاورد. سرانجام یونس (ع) وعدهی عذاب الهی را به آنها داد و آنها را ترک کرد. وقتی مردم نشانههای عذاب را دیدند، توبه کردند و به خدا ایمان آوردند. خدا نیز آن قوم را بخشید و عذاب را از آنها دور کرد. از طرفی یونس به دلیل اشتباهی که مرتکب شده بود ـ رها کردن قومش قبل از رسیدن فرمان خدا ـ به خواست خدا در دهان ماهی بزرگی گرفتار شد. یونس (ع) پس از طلب بخشش از خدا و بخشیده شدن، بار دیگر به خواست خدا به ساحل آورده شد. او پس از آن که توانست سلامت خویش را بازیابد به شهر خویش و میان مردمی بازگشت که اکنون ایمان آورده بودند.