شهر دختران
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
«ویویان موریس» 19 ساله در سال 1940 که به تازگی به خاطر اجرای خستهکننده سال اول خود از کالج «واسار» اخراج شده است... والدین پولدارش او را به «منهتن» میفرستند تا با عمه «پگ» زندگی کند که صاحب یک مکتب پرزرقوبرق در تئاتر مرکز شهر به نام «خانه نمایش لیلی» است. آنجا ویویان به جهانی از شخصیتهای پرجذبه و خلاف عرف معرفی میشود. از دختران خوشگذران تا بازیگر مرد جذاب، یک بازیگر زن با نفوذ، یک نویسنده زنکُش و یک مدیر صحنه دیوانه... ولی وقتی ویویان یک اشتباه شخصی مرتکب میشود که منجر به رسوایی حرفهای میشود، دنیای جدید او را طوری سروته میکند که سالها طول میکشد تا آن را درک کند؛ تا اینکه بالاخره، منجر به درک جدیدی از نوع زندگی که به دنبالش است و نوع آزادی که می خواهد میشود. همچنین به عشق زندگیاش ختم میشود، عشقی که از تمام اینها جداست. حالا در 95 سالگی و تعریف داستانش، ویویان فاش میکند که چطور اتفاقات آن سالها بستر زندگیاش را تغییر داد و به ذوق و استقلال رسید.